مامان خدا را دوست دارد ولی نمی دانم آیا خدا هم او را

بابا آب داد

بابا نان داد

بابا فقط آب داد و نان داد، مامان عشق داد

بابا گول شیطان را خورد و شناسنامه اش چند بار پر شد. پر شد، خالی شد

خالی نشد.خط خورد. زن ها خط خوردند، مادر ها خط خوردند

دخترها زن شدند، زن ها مادر شدند و خط خوردند

و بابا چون حق دارد، آب می دهد. نان می دهد.

مامان، زوجه

مامان، ضعیفه

مامان، عفیفه

مامان غذا پخت، بابا غذا خورد. مامان لباس را اتو کرد، بابا لباس را پوشید و رفت بیرون ...مامان ظرف شست، بابا روزنامه خواند.

 بابا روزنامه خواند و اخبار دنیا را فهمید ولی نفهمید مامان غم دارد
بابا اخم کرد. بابا فحش داد.آخر بابا ناموس دارد .پشت سر ناموسش حرف بود.
مامان، کار
مامان، پیکار

مامان، تکرار. مامان، بیدار. مامان، دار

بابا نان می دهد و فوتبال خیلی دوست دارد

بابا رونالدو را از مامان بیشتر دوست دارد

بابا می خوابد، مامان می خوابد. مامان می زاید. مامان با درد می زاید. مامان شیر می دهد، بزرگ می کند، حقیر می شود، پیر می شود

بابا زن گرفت. صیغه بابا برای مامان طلا گرفت. مامان بغض کرد

مامان رفت. صیغه یعنی رفتم، رفتی، رفت ... مامان برگشت
کسی با بابا کار ندارد. بابا حق دارد. حتی اگر شب ها هم نیاید ولی مامان باید با آبرو باشد
آبرو یعنی مامان ساکت باشد. من ساکت باشم. زن ساکت باشد و مرد آب بدهد، نان بدهد
بابا "پرسپولیس" را دوست دارد
بابا "آنجلینا جولی" را دوست دارد
مامان، زندان، بیمار، تب دار

بابا خانه دارد، ماشین دارد، ارث دارد، غرور دارد ، زور دارد

مامان روسری دارد ولی دیگر هیچ چیز ندارد. مامان فقط حق مهریه دارد، حق نفقه دارد، حق آزادی دارد. پس باید ساکت بماند حتی اگر مهریه ،نفقه و آزادی ندارد.
بابا کله پاچه را از زن های زیر پل هم بیشتر دوست دارد

مامان خدا را دوست دارد ولی نمی دانم آیا خدا هم او را دوست دارد ؟ پس چرا مامان تب دارد؟! بابا نمی بیند
نمی بیند که مامان غم دارد، درد دارد
باباهای اینجا هیچ وقت نمی بینند
بابا فقط آب می دهد، نان می دهد و می رود و ما هر روز،
 بایدخدا را شکر کنیم...روزی هزار بار

نظرات 6 + ارسال نظر
ز شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:22 ق.ظ

رضا پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:04 ق.ظ http://www.hamghadam.ir

جملاتش رو میخوندم ، یک جاهایی خندم می گرفت و یک جاهایی (اگه حوصلش بود!)‌میشد زار زار گریه کرد!
البته خیلی هم درست نیست !

چی بگم والا
مرسی که سر می زنی رضا جون

مریم سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:01 ب.ظ

che babaye googoli bood
tarafdare perspolise
khoda sayasho az sare khoonevade kam nkone
taze kale pacharo az zanaye zire pol bishtar doost dare be in migan marde bahaya

ایشالله
ممنون از نظرت

یک دانشجو پنج‌شنبه 18 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:25 ق.ظ http://1daneshjoo.blogsky.com

گذشت اون زمون !!

الان بابا پول میدهد ، آب میدهد ، نون میدهد ، عشق میدهد ، همه کار میکند فقط بچه نمیزاید ! D:

بله تقریبا موافقم با شما

سجاد چهارشنبه 17 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:49 ق.ظ http://www.itpedia.blogsky.com

من فکر می کنم بهتر بود مشکلات پدر رو هم می گفتین
به هر حال وظیفه ها و مشکلات باید بین بابا و مامان تقسیم شه

حتما این کارو انجام خواهم داد
لطف کردی نظر دادی دوست من

ashena چهارشنبه 17 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:37 ق.ظ

hamishe hamintore!!!
tefli khanuma hamishe mazloom vaghe mishan
vali che bayad kard????

قدیما بیشتر همچین اتفاقی میفتاد اما الان این کمتره
مرسی به خاطر نظر دوست عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد